جوشكاري و عوامل مؤثر در آن
جوشكاري يكي از كارآمدترين راه هاي اتصال دائمي فلزات است كه صرفه اقتصادي ، آزادي عمل ، امكان اجرا در هر مكان ، استفاده بهينه از مواد و گستره وسيع عملكرد را به همراه دارد . در جوشكاري هدف اصلي آن است كه فلز جوش خواص و كيفيتي متجانس با فلز مبنا يا قطعه كار داشته باشد . در اين راستا چهار عامل مهم وجود دارد كه تاثير زيادي روي كيفيت جوش دارند و براي آنكه جوش خوبي بدست آيد لازم است هر يك از آنها با نوع كار و وسايل مورد استفاده هماهنگ شوند .

اين چهار عامل متغيير عبارتند از :
1 – شدت جريان يا مقدار آمپري كه در حين جوشكاري از مدار جوشكاري عبور مي كند .
2 – طول قوس كه عبارتست از فاصله سر الكترود تا سطح قطعه مورد جوشكاري به هنگام برقراري قوس كه رابطه مستقيمي با ولتاژ قوس دارد .
3 – سرعت جوشكاري
4 – زاويه الكترود با قطعه كار

يكي ازسؤالهاي مهم كه اكثراً مطرح است اينكه آيا خواص فوق فقط در مورد فلز جوش است يا مناطق اطراف جوش را نيز شامل مي شود ؟ و چه عواملي در آن تاثير دارد ؟ در پاسخ بايد تاكيد كرد خواص فلز جوش و مناطق متاثر از حرارت جوش هر دو مهم بوده و نمي توان گفت اگر استحكام كشش فلزجوش مطابق فلز پايه بوده اما مجاور جوش داراي مقاومت كمتري باشد آن اتصال را مطلوب دانست . عواملي كه بر روي خواص منطقه جوش ( فلز جوش و مجاور آن ) تاثير دارند عبارتند از :
1 – سلامت جوش : جوشي كه داراي عيوب مختلف از جمله حفره هاي گازي ، نا خالصي هاي محبوس شده ، تركيدگي ، ذوب ناقص ، نفوذ ناقص و ..... باشد نمي تواند خواص لازم را داشته باشد .
2 – تركيب شيميايي : عناصر مختلف در جوش به تنهايي و در كنار عناصر ديگر داراي تاثيرات مختلف مي باشند حتي محدوده درصد اين عناصر مهم است . مثلاً ممكن است منگنز در حد كم تاثير خاصي داشته و در حد زياد تاثيري متفاوت داشته باشد . بعضي از عناصر بطور عمد از طريق روكش الكترود به جوش اضافه مي شوند و برخي عناصر نا خواسته و بعنوان نا خالصي وارد جوش مي گردند .
3 – ساختار ميكروسكوپي : تركيب شيميايي و شرايط سيكل گرم و سرد شدن ضمن جوشكاري يا بعد از آن مي تواند ساختارهاي مختلف نظير فريت ، پرليت ، بينيت ، مارتنزيت ، اوستنيت و .... را ايجاد كرده و اندازه دانه ها و مقدار آنها را تغيير دهد .